یه روز تو پاییز خدای بزرگ و مهربون قشنگ ترین آرزوی مامان و بابا رو برآورده کرد و ساعت 7:45صبح 93/9/16 در بیمارستان نجمیه تهران فرشته کوچولوی ما علیرضا برای اولین بار چشمهای خوشگلشو به روی ما و این دنیا باز کرد،و شد همه هستی ما. این وبلاگو درست کردیم تا لحظه های نابی که با عزیز دلمون تجربه میکنیم برای همیشه ثبت بشه و وقتی دردونمون بزرگ شد اونا رو بخونه و بدونه که بهترین لحظات مامان و بابا در کنار اون شکل گرفته،همیشه شاد و خوشحال باشی نفسم
وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـرِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین ♥